یک قدم تا فقر:
یک قدم تا فقر:
بررسی روند سالهای اخیر شاخص توزیع هزینههای خانوار، نشان میدهد این شاخص فقط برای دهکهای بالای درآمدی افزایشی بوده و در هر دو جامعه شهری و روستایی تنها از دهک سوم به بالا بهبود یافته است.
![]() |
نسبت هزینه دهک بالا (ثروتمندترین) به دهک پایین (فقیرترین) نیز از زمره شاخصهای نابرابری به حساب میآید. این نسبت در کشورمان 2/17 درصد است که در مقایسه بینالمللی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. به عنوان مثال، نسبت دهک بالا به پایین درآمدی در کشورهای در حال توسعهای نظیر پاکستان 7/6، تایلند 6/11 و چین 6/12 درصد و در کشورهای پیشرفته نظیر فرانسه 9، سوییس 7/9 و آلمان 2/7 درصد میباشد.
هزینهها
مقایسه ارقام متوسط هزینه خالص خانوارهای شهری و روستایی کشورمان نشان میدهد که طی سالهای اخیر، سطح زندگی در مناطق روستایی ایران همواره پایینتر و در حدود 60 تا 65 درصد مناطق شهری بوده است، هرچند در دوره 1380 تا 1384، متوسط رشد هزینه سالانه خانوار شهری به قیمت جاری 20 درصد و برای خانوار روستایی 22 درصد بوده است.
در سال 1384 متوسط هزینههای ناخالص سالانه یک خانوار شهری 7/68 میلیون ریال بوده است که 8/52 میلیون ریال (8/76 درصد)، هزینههای غیرخوراکی و 9/15 میلیون ریال (2/23 درصد) به هزینههای خوراکی و دخانی اختصاص داشته و در عین حال، نسبت به سال قبل از آن به ترتیب 5/17 و 8 درصد افزایش یافته است.
در این سال، از 8/52 میلیون ریال هزینه خالص غیرخوراکی سالانه یک خانوار شهری حدود 5/18 میلیون ریال (35 درصد) هزینه مسکن، 7/11 میلیون ریال (1/22 درصد) هزینه حمل و نقل و ارتباطات، 7/6 میلیون ریال (6 درصد) هزینه کالاها و خدمات متفرقه و 8/2 میلیون ریال (3/5 درصد) هزینه بهداشت و درمان، بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. در میان هزینه خوراکیها نیز بیشترین وزن به خرید گوشت (3/25 درصد از کل هزینه خوراکیها)، هزینه میوه و سبزی (8/16 درصد) و هزینه آرد، رشته، غلات، نان و فرآوردههای آن (1/11 درصد) اختصاص داشته است.
![]() |
لازم به ذکر است، یکی از شاخصهای مهم برای تعیین سطح رفاه خانوار، نسبت هزینههای غیرخوراکی به خوراکی است که به طور معمول، بالا بودن این سهم، نشاندهنده افزایش سطح رفاه خانوار میباشد. این متغیر طی سالهای 1380 تا 1383 در جامعه شهری کشورمان تغییر چشمگیری نداشته و در سطح 5/3 برابر باقیمانده است. اما در سال 84 با اندکی تغییر به 3/3 برابر رسیده است. البته این شاخص طی دوره 1379 تا 1384 برای دهک پایینی جامعه شهری کاهش داشته است. در حال حاضر نسبت هزینه غیرخوراکیها به خوراکیها برای دهک اول جامعه شهری در سطح 8/1، برای دهک دوم 9/1 و دهک سوم در سطح 1/2 برابر میباشد. از سوی دیگر، این شاخص در سال 84 در جامعه روستایی معادل 6/1 برابر بوده است. جالب آن که متوسط نسبت هزینه غیرخوراکی به خوراکی در دوره 1380 تا 1384 برای سه دهک پایینی روستایی تقریبا معادل یک برابر بوده است. در واقع، در این سه دهک، خانوارها نیمی از درآمدشان را صرف هزینههای خوراکی نمود و میزان بهرهمندی آنان از هزینههای غیرخوراکی (بهداشت، تفریح، بیمه، تحصیل و غیره) بسیار اندک بوده است. بدین ترتیب، این نسبت در سالهای اخیر در واقع تنها برای دهکهای بالای درآمدی افزایشی بوده و در هر دو جامعه شهری و روستایی تنها از دهک سوم به بعد بهبود یافته است.
نقشه فقر
شناسایی افراد فقیر معمولا در قالب تعیین خط فقر صورت میگیرد. طبق گزارشهای رسمی منتشر شده، خط فقر نسبی در ایران بر اساس سرانه تعدیل شده خانوار، سالانه سه میلیون و 647 هزار ریال است. بر این اساس 8/2 درصد جمعیت شهری (حدود یک میلیون نفر) و 9/2 درصد جمعیت روستایی (معادل 667 هزار نفر)، در سال 84 زیر خط فقر شدید قرار داشتند.
از سوی دیگر، آخرین نقشه جغرافیایی فقر در کشور که بر اساس تعیین خط فقر استانی تدوین شده است، درصد فقر در سال 79 را در مناطق شهری 3/0 درصد و در مناطق روستایی 39/0 درصد، در سال 80 به ترتیب 19/0 و 36/0 درصد، در سال 81 معادل 25/0 و 33/0 درصد، در سال 82 معادل 28/0 و 24/0 درصد و در سال 83 برابر 29/0 و 28/0 درصد نشان میدهد. بر اساس همین گزارش، شکاف نرمال فقر که نشاندهنده فاصله افراد فقیر از خط فقر است، از 05/0 درصد برای مناطق شهری و 12/0 درصد برای مناطق روستایی در سال 1380 به 08/0 و 08/0 درصد در سال 83 کاهش یافته است. این در حالی است که هرچه این رقم افزایش یابد، نشان میدهد فقرا فاصله بیشتری از خط فقر پیدا کردهاند. به هر حال، وضعیت فقرای شهری در سال 83 به مراتب بدتر از سال 80 بوده است.
نتایج این گزارش نشان میدهد که درصد فقرای مناطق روستایی از شهری بیشتر است. همچنین در طول سال های 70 تا 83، علیرغم کاهش میزان فقر، وضعیت پایینترین لایههای درآمدی جامعه، تغییر چندانی نیافته و تنها خانوارهای نزدیک به خط فقر، وضعیت بهتری پیدا کردهاند.
مطالب مرتبط
“تنها راه بهبود رفاه اجتماعی، کنترل تورم و بهبود اقتصاد کشور است”
کمک 100 میلیون دلاری ایران برای مقابله با
فقر در جهان اسلام
اینجا فقر، همسایه ثروت است!
□
این مطلب و عناوین مرتبط با آن را در نشانی زیر ببینید:
http://www.iraneconomics.net/fa/articles.asp?id=3085
توضیحاتی دیگر توسط آقای احمد سیف:http://niaak.blogspot.com/2005/05/6.html
الگوی توزیع در آمد کشور در دهکهای مختلف برای سال 1375
دهک فقیرترین، 1.4%، دهک دوم، 3.1%، دهک سوم، 3.3%، دهک چهارم، 3.9%، دهک پنجم، 5.1%، دهک ششم، 6.9%، دهک هفتم، 10.2%، دهک هشتم، 12.1%، دهک نهم، 14.2% و دهک غنی ترین، 39.8%
داستان این است که پژوهشگران وابسته به مجلس اسلامی بر اساس اطلاعات موجود، توزیع درآمد را برای سال 1375 به این صورت برآورد می کنند . البته می توان این جدول را به صورت دیگری هم نوشت :
سهم60 % فقیرتر جمعیت فقط 23.7% بود و سهم 40% غنی تر جمعیت نیز، 76.3%.
یا این که می توان آن را به این صورت نوشت: 50% فقیرتر جمعیت، 16.8% درآمد را داشت و 10% غنی ترین بخش جمعیت هم 39.8%
یعنی درآمد ده در صد جمعیت نزدیک به دو برابر و نیم درآمد نصف جمعیت است . به عبارت دیگر اگر در جامعه برابری کامل می داشتیم، یا طور دیگر بگویم، اگر حق به حق دار می رسید ، سهم 50 در صد جمعیت می بایست معادل 50 در صد از درآمدها می شد، ولی مکانیسم هائی به کار افتاده است و50 در صد از جمعیت از 2/33 در صد از درآمدها ( یعنی 8/16-50) محروم گشته اند .
کلمات کلیدی :